سریال فرندز در طول سال‌ها به عنوان یک برنامه تلویزیونی نمادین باقی مانده است.
این سریال برخی از محبوب‌ترین شخصیت‌ها را در دهه ۹۰ (و پس از آن) به خط مقدم آورد: چندلر بینگ (متیو پری)، مانیکا گلر (کورتنی کاکس)، راس گلر (دیوید شویمر)، ریچل گرین (جنیفر انیستون)، جویی تریبیانی (مت له‌بلانک) و فیبی بوفی (لیزا کودرو). هر یک از این شخصیت‌ها برای موفقیت این برنامه حیاتی بودند.
تعدادی از خطوط داستانی وجود داشتند که برای دلخوشی بینندگان طراحی شده بودند. به عنوان مثال، ازدواج مایک و فیبی یا پیاده شدن ریچل از هواپیما تنها دو نمونه از شادترین روایت‌ها بودند.
از سوی دیگر، خطوط داستانی‌ای هم هستند که بدترین جنبه‌های شخصیت‌های مختلف (نه فقط 6 شخصیت اصلی) را نشان می‌دهند. با توجه به کشمکش‌ها و دشواری‌های روابط عاشقانه و خانوادگی، برخی از طرح‌های داستانی حول محور لحظات نابخشودنی می‌چرخیدند.
10) راس در مراسم عروسی‌اش نام ریچل را بر زبان می‌آورد
در فصل چهارم، لحظه‌ای که راس گلر در مراسم عروسی خود با امیلی در لندن، به جای نامزدش، به اشتباه نام ریچل را بر زبان می‌آورد، یکی از نابخشودنی‌ترین و در عین حال نمادین‌ترین پیچش‌های داستانی در تاریخ سریال فرندز بود.
این اتفاق یک ضربه عاطفی بزرگ به امیلی وارد کرد و به وضوح نشان داد که راس هنوز به طور کامل از ریچل دل نکنده است، تصمیمی که منجر به فروپاشی سریع ازدواج دوم او شد.
برای بسیاری از طرفداران، این لحظه نه تنها یک کمدی ناگوار، بلکه نمادی از آشفتگی مداوم و خودخواهی ناخواسته راس در رابطه با ریچل بود.
مقاله پیشنهادی مشابه: «رابطه مبهم و پر چالش راس و ریچل»
9) بوسیدن کتی توسط چندلر
در اوایل فصل چهارم، داستان عشقی چندلر با کتی (دوست دختر جویی) شکل گرفت که یکی از لحظات به شدت مورد انتقاد قرار گرفته در این سریال بود.
کتی و جویی با هم قرار می‌گذاشتند، اما چندلر متوجه شد که نسبت به کتی احساسات عمیقی پیدا کرده است که این احساسات از طرف کتی نیز متقابل بود. این وضعیت با یک بوسه پنهانی بین چندلر و کتی به اوج رسید که در نهایت چندلر مجبور شد حقیقت را به جویی بگوید.
این خیانت، هرچند که جویی با عصبانیت و ناراحتی فراوان آن را بخشید، اما یک لحظه نابخشودنی بود، زیرا چندلر کسی بود که همیشه در روابط، مرزها و قوانین دوستانه را رعایت می‌کرد. اینکه او دوست صمیمی خود را زیر پا گذاشت، برای بسیاری از طرفداران سریال ناراحت کننده بود.
8) راس یک فهرست تهیه می‌کند
این لحظه از آن دسته اتفاقاتی است که طرفداران آن را کاملاً نابخشودنی می‌دانند. هنگامی که در فصل دوم، بالاخره بعد از سال‌ها، راس و ریچل به هم نزدیک می‌شوند، راس به مشکل می‌خورد که بین ریچل و دوست دختر فعلی‌اش، جولی، کدام یک را انتخاب کند.
چندلر به او پیشنهاد می‌دهد که یک فهرست محاسن و معایب از هر 2 نفر تهیه کند تا تصمیم بگیرد. متأسفانه، چندلر به راس کمک کرد تا در این فهرست، چیزهای بی‌ادبانه و زننده‌ای درباره ریچل بنویسد، از جمله اینکه او «فقط یک گارسون است» یا «کمی بیش از حد لوس است».
وقتی ریچل به طور تصادفی این فهرست را پیدا کرد و خواند، به شدت عصبانی شد. این حرکت راس نه تنها قلب ریچل را شکست، بلکه برای مدتی رابطه آن‌ها را کاملاً تخریب کرد و یکی از بدترین کارهای راس در طول سریال محسوب می‌شود.
7) پائولو آنقدرها هم که همه فکر می‌کردند خوب نبود
در اوایل سریال، ریچل با پائولو، همسایه ایتالیایی جذابشان که کمی انگلیسی بلد بود، رابطه برقرار کرد. پائولو در ابتدا بسیار جذاب و مرموز به نظر می‌رسید و توجه ریچل را جلب کرد.
با این حال، به سرعت مشخص شد که پائولو فردی نامناسب است. در یکی از قسمت‌ها، هنگامی که فیبی برای ماساژ به آپارتمان ریچل و مانیکا می‌رود، پائولو به او تعرض جنسی می‌کند.
این لحظه برای بینندگان شوکه کننده بود. با وجود اینکه پائولو در نهایت اخراج شد، اما اینکه او توانست به یکی از شخصیت‌های اصلی تعرض کند، آن را به یکی از تاریک‌ترین و نابخشودنی‌ترین خطوط داستانی سریال تبدیل کرد که بسیاری از طرفداران ترجیح می‌دهند آن را فراموش کنند.
6) جنیس به چندلر خیانت می‌کند
در این مورد، این خود جنیس (شخصیتی که صدای متمایزش یکی از نمادهای سریال فرندز است) نبود که مرتکب خطای نابخشودنی شد، بلکه موقعیت و ماهیت رابطه آن‌ها بود که برای طرفداران دردناک بود.
جنیس در مقطعی با چندلر رابطه داشت، اما زمانی که متوجه شد همزمان با همسر سابقش نیز رابطه دارد، قلب چندلر شکست. این اتفاق یکی از غم‌انگیزترین لحظات اولیه برای چندلر بود، زیرا او همیشه به دنبال یک رابطه متعهدانه و جدی بود.
خیانت جنیس یک نقطه عطف تلخ در داستان او و چندلر بود، چون نشان داد که حتی چندلر هم با وجود طعنه‌ها و شوخی‌هایش، می‌توانست عمیقاً آسیب ببیند.
5) اولویت دادن جودی به راس نسبت به مانیکا
این خط داستانی، گرچه توسط جودی گلر (مادر راس و مانیکا) انجام شد، اما از دید بسیاری از طرفداران یکی از نابخشودنی‌ترین جنبه‌های سریال به حساب می‌آید.
در طول سریال، به وضوح نشان داده می‌شود که جودی گلر، مادر خانواده، نسبت به پسرش راس، بسیار مهربان‌تر و حمایتگرتر است و دائماً در مقابل دخترش مانیکا، جبهه‌گیری می‌کند یا او را دست‌کم می‌گیرد.
این تبعیض آشکار و همیشگی بین فرزندان برای بینندگان ناراحت کننده بود. این رفتار شامل تحقیرهای کوچک و مداوم نسبت به شغل، زندگی شخصی یا حتی ظاهر مانیکای نوجوان بود. این لحن ترجیحی مادرانه باعث می‌شد که مانیکا در دوران بزرگسالی همچنان با حس ناامنی و نیاز به تأیید دست و پنجه نرم کند، و این موضوع، به عنوان یک سوء رفتار عاطفی پدر و مادر در حق مانیکا، در ذهن طرفداران ماندگار شد.
4) خواستگاری مایک از فیبی
این خط داستانی، گرچه منجر به یک پایان خوش شد، اما به دلیل رفتار مایک مورد انتقاد بسیاری از طرفداران قرار گرفت.
هنگامی که فیبی در باربادوس به همراه دیوید بود و دیوید قصد خواستگاری داشت، مایک ناگهان سر رسید و جلوتر از دیوید از فیبی خواستگاری کرد. فیبی بلافاصله با دیوید قطع رابطه کرد و با مایک وارد رابطه شد.
با این حال، مشکل اصلی در این بود که مایک پیش از این اقدام، رابطه‌اش را با دوست دخترش، پِرشِس را در نیویورک تمام نکرده بود.
پِرشِس کاملاً بی‌خبر از همه‌جا، پس از بازگشت مایک از باربادوس، ناگهان وارد آپارتمان او شد و با فیبی روبه‌رو شد و از ماجرا باخبر شد.
اینکه مایک پیش از خواستگاری از فیبی، رابطه قبلی‌اش را با صداقت به پایان نرساند، عملی بود که از نظر اخلاقی قابل دفاع نبود و برای بسیاری از بینندگان ناخوشایند تلقی شد.
همچنین بخوانید: «راز بزرگ فیبی؛ علاقه‌ی فیبی به یکی از شخصیت‌های اصلی فرندز»
3) آزار دادن خدمتکار توسط مانیکا
در اوایل فصل هشتم، مانیکا و چندلر تصمیم گرفتند برای عروسی خود یک خدمتکار استخدام کنند. اما این خط داستانی به دلیل رفتار مانیکا، به سرعت به یک لحظه نابخشودنی تبدیل شد.
هنگامی که مانیکا متوجه شد خدمتکارش به نام برندا احتمالاً سارق است، وسواس‌گونه به آزار و اذیت او پرداخت. مانیکا برای پیدا کردن مدرک، کیف دستی، کمدهای برندا و حتی کیسه‌های زباله‌اش را گشت و مدام از او بازجویی می‌کرد.
هرچند در نهایت مشخص شد که برندا دزد نبوده و فقط تصادفاً یک شیء کوچک را همراه خود برده است، اما رفتار وسواسی، بی‌اعتماد و آزاردهنده مانیکا، که زندگی برندا را به جهنم تبدیل کرد، خارج از چارچوب طنز قرار داشت و برای بسیاری از بینندگان آزاردهنده بود. این قسمت بار دیگر جنبه‌ای تاریک از شخصیت رقابتی و کنترل‌گر مانیکا را نشان داد.
2) فیبی، نیمه گمشده‌ی مونیکا را معرفی می‌کند
در این خط داستانی که برای طرفداران ناخوشایند تلقی شد، فیبی مرتکب اشتباهی بزرگ در حق دوستش مانیکا شد. در تلاش برای نشان دادن اینکه مانیکا و چندلر صرفاً به دلایل منطقی و نه احساسی عمیق با هم هستند، فیبی به طور اتفاقی مردی را به مانیکا معرفی کرد که به اعتقادش، «نیمه‌ی گمشده» واقعی مانیکا بود.
فیبی این مرد را به مانیکا نشان داد تا ثابت کند در دنیای اطراف، افراد بهتری برای او وجود دارند. این کار با وجود نیت خوب فیبی، به شدت بی‌ملاحظه بود، زیرا:
- رابطه مانیکا و چندلر را تضعیف کرد: این اتفاق باعث شد مانیکا و چندلر به رابطه محکم خود شک کنند، در حالی که آن‌ها در حال برنامه‌ریزی برای آینده بودند.
- فیبی مرزها را زیر پا گذاشت: دخالت فیبی در یکی از جدی‌ترین روابط دوستانش، یک مرز بزرگ را زیر پا گذاشت.
اگرچه این ماجرا با یک پایان شیرین همراه شد (و مانیکا عشق خود به چندلر را تأیید کرد)، اما لحظه‌ای که فیبی به مانیکا شکافته و او را با این ایده که «شاید با فرد اشتباهی هستی» تنها گذاشت، برای بسیاری از بینندگان نابخشودنی بود.
این مقاله را نیز از دست ندهید: «10 اشتباه بزرگ مانیکا در حق چندلر»
1) خاطرات مانیکا خراب می‌شود
این مورد، که توسط راس انجام شد، یکی از معدود کارهای او بود که نه تنها برای ریچل، بلکه برای خواهرش مانیکا هم بسیار دردناک و نابخشودنی بود.
در یکی از قسمت‌ها، مانیکا متوجه می‌شود که پدر و مادرش تصمیم گرفته‌اند اتاق دوران کودکی او را به عنوان اتاق یادبود تغییر کاربری دهند و تمام وسایل، نامه‌ها و خاطرات او را در یک جعبه مهر و موم شده در زیرزمین نگهداری کنند، چون فکر می‌کردند این کار برای او بهتر است.
اما بدترین اتفاق زمانی رخ داد که راس در هنگام بحث با والدینشان، بدون اجازه، جعبه حاوی خاطرات مانیکا را باز کرد و بخش زیادی از وسایل شخصی و مهم او را خیس کرد و از بین برد. این جعبه شامل وسایلی بود که برای مانیکا بسیار ارزشمند بودند و نشان دهنده بخش مهمی از گذشته‌اش بودند.
این عمل راس، که ناشی از بی‌فکری و خودخواهی بود، به شدت به مانیکا آسیب زد. او نه تنها یک سری اشیاء، بلکه در واقع بخش‌هایی از خاطرات کودکی و نوجوانی خود را برای همیشه از دست داد. این لحظه، یکی از نمونه‌هایی است که در آن، راس کاملاً خط قرمزی را در قبال خواهرش زیر پا گذاشت.
مقالات پیشنهادی :
«7 لحظه در سریال فرندز که اشکمان را درآورد»
«10 تا از عجیب‌ترین قسمت‌های سریال فرندز»
«رازهای پنهان سریال فرندز: 5 ناسازگاری که طرفداران از آن‌ها غافل شده‌اند»
منبع: لینک
